جلوتر از شهرت!
...شايد يه وبلاگ

مرد نانوایی پسری داشت که در  تیراندازی استاد بود و در مدرسه شیوانا درس می خواند. این پسر در هر مسابقه ای شرکت میکرد جزو اولی ها بود و همیشه خانواده و مردم دهکده به او افتخار می کردند. روزی قرار بود این تیرانداز جوان در مسابقه ای با حضور تیراندازاندیگر شهر ها رقابت کند و توانایی های خودش را به نمایش گذارد.

در دو مرحله اول تیر انداز جوان بی هیچ خطا و اشتباهی از بقیه جلو افتاد و پیروزی اش در این مسابقه حتمی به نظر می رسید.وقتی مرحله پایانی نزدیک شد مرد نانوا نزدیک پسرش رفت و با صدای بلند در حالی که بقیه صدای او را بشنوند و با افتخار گفت:"این پسر من از همان کودکی استاد بی مثال تیرانداختن بود.او بی رقیب ترین و بی نظیر ترین تیرانداز این سرزمین است و به راستی باید نام او را قهرمان قهرمانان گذاشت"

جمعیت هم برای نانوا و پسرش فریاد شادی سر کشیدند و همگی آنها را تشویق کردند.اما متاسفانه در مرحله سوم پسر نانوا که تا قبل از آن بی هیچ خطایی تیرهای خود را به هدف می نشاند شروع به اشتباه کرد و در همان مرحله از دور مسابقه حذف شد.

مرد نانوا حیرت زده و مبهوت نزد شیوانا آمد و با حالتی آشفته گفت:"چرا پسرم در این مرحله این طوری شد؟او که قهرمان قهرمانان بود"

شیوانا لبخند تلخی زد و گفت :"راستش را بگو پسر تو اول قهرمان قهرمانان بود یا بعد از این که توانست در طول سالها توانایی های خود در تیر اندازی را شکوفا و اثبات کند این لقب را برایش درست کردید؟"

مرد نانوا با حیرت پرسید:منظورتان چیست؟ معلوم است که اول این بود که توانایی اش را ثابت کرد و بعد لقب قهرمان قهرمانان را گرفت

 

شیوانا پرسید:پس چرا جلوی جمع، لقبهای رنگارنگ را جلوی پسرت ردیف کردی و او را که اصلا متوجه این القاب و اسامی نبود متوجه آنها ساختی؟

پسر تو در این آزمون ساده آخری باخت فقط چون به جای این که خودش باشد و توانایی های خودش را آشکار کند در فکر اثبات و حفظ القابی بود که تو برایش تراشیده بودی. این القاب مادامی واقعی بودند که پشت سر پسر تو حرکت و توسط او دیده نمیشدند، او به محض این که این اسامی و صفات را شناخت دیگر خود را باخت و واکنش اصیل و فعال و خود به خودی درونی اش را فرو نشاند تا حالت دفای به خود بگیرد و کاری نکند که به بلندمرتبگی این القاب برخورد.او زمانی میتواند از دام این اسامی رها شود که از آنها عبور کند و پشت سر بگذارد و توجهی به آنها نداشته باشد.در غیر این صورت توصیه من به او این است که دیگر در هیچ مسابقه ای شرکت نکند



نظرات شما عزیزان:

mohamad
ساعت11:07---16 آذر 1390
بی جنبه.تا ازش تعریف کردن باخت

پاسخ: دسته نویسنده اش درد نکنه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : 13 / 8 / 1390برچسب:, :: 21:57 :: توسط : بهزاد

درباره وبلاگ
خدايا ؛ کسي را که قسمت کس ديگريست، سر راهمان قرار نده... تا شبهاي دلتنگيش براي ما باشد... و روزهاي خوشش براي کس ديگري...!
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 674
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 679
بازدید ماه : 1089
بازدید کل : 261396
تعداد مطالب : 462
تعداد نظرات : 1023
تعداد آنلاین : 1